عشق مامان و بابا سه ماهه شده
سلام خانم خانما...بازهم بزرگتر شدي...
داری کم کم بزرگ میشی و ما بدون اینکه متوجه بشیم با سرعت داریم این لحظه های قشنگ رومیگذرونیم سه ماه گذشت و تو خانم شدي ،شيرين تر، خوردني تر ،گل تر و خواستني تر شدي...ايشاالله هميشه سالم و سرحال باشی و زندگي ما رو شيرين تر كني.... دوستت داريم فرشته كوچولو....
تو این یکماهی که گذشت خیلی کارای جدید میکنی خیلی هم بازیگوش شدی مثلا
١-تا یه صدایی بلند میشه اگه در حال شیر خوردن باشی سرتو به سمت اون صدا میچرخونی و با دقت گوش میدی.
٢-وقتی من می ایستم دست و پا میزنی میخوای بغلم بشی .
٣-وقتی بابایی از در میاد تو و بهت میگه سلام بابایی ،از ته دل براش ذوق میزنی.
٤-وقتی میخوام پوشکت کنم دو تا پاتو رو زمین فشار میدی و با سرت میری بالا و میخوای فرار کنی.
٥- قربونت برم این چند روز که گوش درد بودی و من بهت دارو می دادم تا شیشه دارو رو میدیدی ذوق میکردی و دهنت رو باز میکردی فکر کنم از مزه دارو خوشت میومد مزه توت فرنگی داره.
٦- وقتی آلبوم عکست رو بهت نشون میدم عکساتو که میبینی لبخند میزنی و ...
خلاصه بگم با همه این کارایی که میکنی خودتو شیرین تر کردی عسلم.
این هم چند تا عکس خوشگل از سه ماهه شدن حلما جان
این کلاه خوشگل رو هم دیروز مامان جونت زحمت کشیدن و برات گرفتن خیلی بهت میاد فقط یه کم برات بزرگه. دستشون درد نکنه.
نوشته شد در روز چهارشنبه 26/4/92